[اسم]

la combinaison de ski

/kɔ̃binɛzˈɔ̃ də- skˈi/
قابل شمارش مونث
[جمع: combinaisons de ski]

1 لباس اسکی

  • 1.Les enfants ont enfilé leur combinaison de ski avant de s'élancer sur les pistes.
    1. بچه‌ها قبل از اینکه به پیست‌ها هجوم ببرند لباس‌های اسکی‌شان را پوشیدند.
  • 2.Mets ta combinaison de ski !
    2. لباس اسکی‌ات را بپوش!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان