1
بگذار در کوزه و آبش را بخور
روی (چیزی) حساب نکردن
1.Tu ne dois pas le croire, compte là-dessus et bois de l'eau !
1.
تو نباید او را باور کنی، رویش حساب نکن [بگذار در کوزه و آبش را بخور].
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "آن بالا بشمار و آبش را بنوش" است که در حقیقت کنایه از "روی (چیزی) حساب نکردن" و یا معادل همان اصطلاح زبان فارسی "بگذار در کوزه و آبش را بخور" است.