1.J'ai passé toute la nuit à compter les moutons. Je suis épuisé.
1.
تمام شب را برای خوابیدن تلاش میکردم. بسیار خسته هستم!
2.On ne pourra plus jamais compter les moutons pour dormir après ce film.
2.
بعد از این فیلم دیگر هرگز نمیتوانیم بخوابیم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "شمردن گوسفند" است که در زبان فارسی نیز از این اصطلاح استفاده میکنیم هنگامی که کسی خوابش نمیبرد به او میگوییم گوسفند بشمار تا خوابت ببرد، پس این این عبارت در زبان فارسی نیز کنایه از "تلاش برای خوابیدن" است.