Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . واگذاری (امتیاز)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la concession
/kɔ̃sesjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
واگذاری (امتیاز)
اعطا (امتیاز)
1.Aucune concession n'a été faite et la négociation a échoué.
1. هیچ امتیازی واگذار نشد و مذاکرات شکست خورد.
2.Le président a dû faire des concessions pour garder le pouvoir.
2. رئیسجمهور برای نگه داشتن قدرت باید امتیازات را واگذار میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
concerté
concerto
concerter
concertation
concert-live
concessionnaire
concevoir
concierge
concile
conciliabule
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان