Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . (کالا را) برای عرضه آماده کردن
2 . شرطی سازی کردن (در روانشناسی)
3 . تعیین کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
conditionner
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
(کالا را) برای عرضه آماده کردن
برای فروش آماده کردن، بسته بندی کردن
2
شرطی سازی کردن (در روانشناسی)
3
تعیین کردن
مشخص کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
conditionnement
conditionnel
condition
condisciple
condiment
conditionné
condoléances
condom
condor
conducteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان