[فعل]

confondre

/kɔ̃fɔ̃dʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: confondu] [حالت وصفی: confondant] [فعل کمکی: avoir ]

1 باهم اشتباه گرفتن قاطی کردن، عوضی گرفتن

  • 1.Ils se ressemblent tellement qu'on peut les confondre.
    1. آنها آنقدر بهم شبیه هستند که می‌توان باهم اشتباهشان گرفت.
  • 2.Le professeur confond encore les jumelles de sa classe.
    2. استاد هنوز دوقلوهای کلاسش را با هم قاطی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان