[اسم]

la conformité

/kɔ̃fɔʀmite/
قابل شمارش مونث

1 مطابقت سازگاری

  • 1.Il faut examiner la conformité de cet organisme avec l’environnment.
    1. باید سازگاری این جاندار با محیط را بررسی کرد.
  • 2.On doit agir en conformité avec la loi.
    2. ما باید مطابق قانون عمل کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان