[اسم]

le contrôle continu

/kɔ̃tʁˈol kɔ̃tinˈy/
قابل شمارش مذکر

1 ارزیابی منظم

  • 1.La Commission a souligné que la vérification se poursuivrait avec le lancement d'un contrôle continu intégral.
    1. کمیسیون خاطرنشان کرد که پروسه تائید با شروع ارزیابی‌‌های منظم و کامل پیگیری می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان