[اسم]

la conviction

/kɔ̃viksjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 ایمان اعتقاد

  • 1.J'ai la conviction absolue que je n'échouerai pas.
    1. من ایمان مطلق دارم [کاملا ایمان دارم] که شکست نخواهم خورد.
  • 2.Ses convictions personnelles l'amènent à voter pour ce parti.
    2. اعتقادات شخصی‌اش او را به (سمت) رای دادن به این جناح میکشاند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان