Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . خلق کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
créer
/kʀee/
فعل گذرا
[گذشته کامل: créé]
[حالت وصفی: créant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
خلق کردن
ایجاد کردن، درست کردن، تاسیس کردن
créer quelque chose
چیزی را خلق کردن
1. Dieu crée le ciel et la terre.
1. خداوند آسمان و زمین را خلق کرد.
2. Je veux créer une entreprise.
2. در صددم شرکتی را تاسیس کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
crédule
créditeur
créditer
crédit à la consommation
crédit
créer le buzz
crémaillère
crémation
crématoire
crémerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان