[اسم]

le débris

/debʀi/
قابل شمارش مذکر
[جمع: débris]

1 تکه خرده، قطعه

  • 1.Je ramasse les débris de verre sur le sol.
    1. من خرده‌های شیشه را (از) روی زمین جمع می‌کنم.
  • 2.Les débris d'un vase.
    2. تکه‌های یک گلدان.

2 بقایا چیزهای باقی‌مانده

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان