[فعل]

déceler

/des(ə)le/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: décelé] [حالت وصفی: décelant] [فعل کمکی: avoir ]

1 پی بردن فهمیدن

  • 1.Ils ont décelé quelques erreurs.
    1. آنها به چندین اشتباه پی بردند.
  • 2.L'ingénieur a décelé un défaut dans la conception.
    2. مهندس در طرح به یک نقص پی برد.

2 برملا کردن افشا کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان