[فعل]

se démener

/dem(ə)ne/
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]

1 دست و پا زدن تقلا کردن

2 تلاش کردن کوشیدن

  • 1.Il se démène pour trouver un logement.
    1. او برای یافتن مسکن تلاش می‌کند.
  • 2.Nous nous démenons pour trouver une solution.
    2. ما برای یافتن یک راه‌حل تلاش می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان