[فعل]

démentir

/demɑ̃tˈiʁ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: démenti] [حالت وصفی: démentant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تکذیب کردن رد کردن، انکار کردن

مترادف و متضاد nier
  • 1.Démentir formellement un témoin
    1. مدرکی را به صورت رسمی تکذیب کردن
  • 2.Ne démentez rien de ce que je dirai.
    2. هیچی از چیزهایی که بهتان می‌گویم را رد نکنید.

2 مغایرت داشتن نخواندن (با)، جور نبودن (با)

  • 1.Ses actes démentent ses paroles.
    1. عملش با حرفش نمی‌خواند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان