[فعل]

dépendre

/depɑ̃dʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: dépendu] [حالت وصفی: dépendant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تحت نفوذ (کسی یا چیزی) بودن زیر سلطه (کسی) بودن

  • 1.Je dépends du directeur.
    1. من تحت نفوذ مدیر هستم.
  • 2.Territoires qui dépendent de la France.
    2. سرزمین‌هایی [قلمروهایی] که زیر سلطه فرانسه هستند.

2 بستگی داشتن

3 وابسته بودن مربوط بودن

4 (از قلاب، میخ و غیره) برداشتن پایین آوردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان