[اسم]

la dépense

/depˈɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 خرج هزینه

مترادف و متضاد sortie
  • 1.Faire une dépense pour un achat
    1. برای خریدی هزینه‌ای کردن

2 استفاده صرف، مصرف

  • 1.Dépense de chaleur, de combustible
    1. استفاده از گرما و سوخت
  • 2.dépense de forces
    2. صرف نیرو
  • 3.dépense de temps
    3. صرف زمان
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان