[حرف اضافه]

de

/də/

1 [نشانه مالکیت] [نشانه مضاف و مضاف الیه]

un bébé de 10 mois/ami d'Italie
بچه ده ماهه/دوست ایتالیایی
  • 1. C'est mon ami d'Italie.
    1. این دوست ایتالیایی من است.
  • 2. Les livres d'auteurs connus se vendent bien.
    2. کتاب‌های نویسندگان مشهور خوب به فروش می‌روند.
  • 3. Regarde la nouvelle voiture de ma mère !
    3. ماشین جدید مادرم را ببین!
معادل حرف اضافه "de" در زبان فارسی چیست؟
کاربرد1:
این حرف اضافه نشانگر همان علامت "کسره" فارسی است که دو اسم را به عنوان مضاف و مضاف الیه به هم متصل می‌سازد و در برخی موارد نیز نشانگر مالکیت است، برای مثال: کتاب علی، ماشین مادرم، در باغ و ...
کاربرد 2:
برای توصیف کردن caractérisation است مثل:
trois jours de libres سه روز آزاد
یا
douze mois de crédit دوازده ماه اعتبار

2 از

de 2 h d'après-midi/de Paris...
از 2 بعدازظهر/از پاریس...
  • 1. J'ai reçu un e-mail de mon ami.
    1. من یک ایمیل از دوستم دریافت کرده‌ام.
  • 2. Mon collègue arrive de Paris.
    2. همکارم از "پاریس" می‌رسد [می‌آید].
  • 3. Mon mari travaille de 6 h à 14 h.
    3. همسرم از (ساعت) 6 تا 2 بعد از ظهر کار می‌کند.

3 هر در

مترادف و متضاد par
20 euros de l’heure/120 km de l'heure
هر ساعت بیست یورو/120 کیلومتر در ساعت
  • 1. Elle est payée 20 euros de l’heure.
    1. به او هر ساعت بیست یورو می‌دهند.
  • 2. Mon frère conduit 120 km de l'heure.
    2. برادرم 120 کیلومتر در ساعت می‌راند.

4 با

de ses propres yeux/mains
با چشمان/دستان خودش
  • 1. Il l'a vu de ses propres yeux.
    1. آن را با چشمان خودش دید.
  • 2. Je l’ai fait de mes propres mains.
    2. خودم با همین دست‌های خودم آن را انجام دادم.

5 از طرف

مترادف و متضاد par
de quelqu'un
از طرف کسی
  • 1. Elle est estimée de ses collègues.
    1. از طرف همکارانش از او تقدیر کردند.
  • 2. Je suis aimé de ma femme.
    2. از طرف همسرم دوست داشته شده‌ام. [همسرم مرا دوست داشت.]

6 بر اثر از

مترادف و متضاد par pour
mourir de faim/rougir de colère
بر اثر گرسنگی مردن/از خشم قرمز شدن
  • 1. Je suis en train de mourir en faim.
    1. دارم بر اثر گرسنگی می‌میرم.
  • 2. Mon père a hurlé tellement qu'il a rougi de colère.
    2. پدرم آنقدر داد زد که از خشم قرمز شد.
être heureux de voyager/parler/voir...
از سفر کردن/صحبت کردن/دیدن... خوشحال شدن
  • 1. Je suis ravi de vous voir.
    1. از دیدنتان خوشحالم.
  • 2. Nous sommes heureux de vous connaître.
    2. ما از آشناشدن با شما خوشحال شدیم.

7 که

de + infinitif
که + مصدر
  • 1. Il m’a dit de rester.
    1. به من گفت که بمانم.
  • 2. Je t'ai dit de ne pas aller là-bas.
    2. من بهت گفتم که نروی آنجا.
توضیحاتی درباره de + infinitif
در نقل قول غیر مستقیم برای ارتباط دادن دو جمله از de + infinitif استفاده می‌کنیم. همچنین برای ارتباط دادن دو فعل مثل:
Je veux d'étudier plus. می‌خواهم که بیشتر درس بخوانم.

8 از جنس

un mur de brique/un bureau d’acajou
یک دیوار از جنس آجر/میزی از جنس کائوچو
  • 1. C'est un mur de brique.
    1. این دیواری از جنس آجر است.
  • 2. J'ai un bureau d’acajou.
    2. من میزی از جنس کائوچو دارم.

9 شامل [شامل چیزی بودن]، از

un litre d’essence/deux bouteilles de vin/un verre d’eau
یک لیتر (از) بنزین/دو بطری (از) شراب/یک لیوان (از) آب
  • 1. Cela contient un litre d'essence.
    1. آن شامل یک لیتر بنزین است.
  • 2. Je prends deux bouteilles de vin.
    2. دو بطری شراب می‌خرم.
کاربرد حرف اضافه de به معنای شامل
حرف اضافه de در مفهوم "شامل" اشاره دارد به چیزی یا کسی که عضو یک گروه است و یا برای توصیف یک چیز و قسمت‌ها و اعضای سازنده آن. توجه کنید که "شامل" معادل مستقیم de نیست بلکه توصیفی از مفهوم آن است و برای نشان دادن این مفهوم اغلب از کسره استفاده می‌شود. مثال:
une goutte de pluie (یک قطره (از) باران)
[تخصیص گر]

de

/də/

10 [حرف تعریف جزئی] مقداری، تعدادی

de/des/de la + nom
تعدادی یا مقداری + اسم
  • 1. Des enfants sont venus.
    1. تعدادی کودک آمدند.
  • 2. Il y a de gros problèmes.
    2. مشکلات بزرگی وجود دارد.
  • 3. Je voudrais de l’eau.
    3. مقداری آب می‌خواهم.
  • 4. Tu veux du café ?
    4. مقداری قهوه می‌خواهی؟
articles partitifs
قبل از اسامی خوراکی‌ها و اسامی انتزاعی به کار می‌رود. ترکیبش با تخصیص‌گرهای معین le/la/les را articles partitifs می‌گویند.
نکته در ترجمه:
les amis de mon père = دوستان پدرم [ همانطور که می‌دانید les حرف تعریف معرفه است و به اسامی خاصی اشاره می‌کند.]
des amis de mon père = چند تن از دوستان پدرم یا تعدادی از دوستان پدرم [ اینجا des حرف تعریف جزئی است و به تعداد، مقدار یا نوع اشاره دارد.]
نحوه ساخت articles partitifs
de + le = du
de + la = de la
de + les = des

11 [نشانه منفی ساز اسامی] هیچ

ne... de + nom
نشانه منفی ساز... هیچ + اسم
  • 1. Il n’a pas d’enfants.
    1. (هیچ) بچه‌ای ندارد.
  • 2. Il n’a pas de pommes.
    2. (هیچ) سیبی ندارد.
نشانه منفی‌ساز de
وقتی فعلی را منفی می‌کنیم اگر منفی سازی در کل جمله اتفاق می‌افتد، تخصیص‌گر نکره «article indéfini» و تخصیص‌گر جزئی «article partitif» با de جایگزین می‌شوند. برای مثال:
Alexise a un portable تبدیل می‌شود به Alexise n’a pas de portable (الکسیز موبایل ندارد.)
Les étudiants ont posé des questions تبدیل می‌شود به Les étudiants n’ont pas posé de questions (دانش‌آموزان سوالی نپرسیدند.)
استثنا:
1. بعد از افعال aimer, adorer و préférer حتی در صورت منفی کردن تخصیص‌گر معرفه داریم.
2. اگر منفی سازی تنها روی بخشی از جمله باشد تخصیص‌گرها را تغییر نمی‌دهیم تنها ne...pas اضافه می‌کنیم. مثل: je ne suis pas allé au cinéma mais au parc.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان