[عبارت]

de fil en aiguille

/də fil ɑ̃n eɡɥij/

1 به تدریج کم کم از موضوعی به موضوع دیگر رسیدن

  • 1.De fil en aiguille et de rue en rue, on finit par se retrouver devant la porte de Rabinovitch.
    1. به تدریج و از خیابانی به خیابان دیگر در نهایت یکدیگر را در مقابل درب "رابینوویچ" بار دیگر دیدیم.
  • 2.De fil en aiguille, votre team va s'agrandir.
    2. به تدریج گروه شما گسترش خواهد یافت.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "از نخ به سوزن" است که کنایه از "کم کم از موضوعی به موضوع دیگر رسیدن" و یا "به تدریج" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان