Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . حل کردن (در مایعات)
2 . منحل کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
dissoudre
/disudʀ/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
حل کردن (در مایعات)
2
منحل کردن
فسخ کردن
1.Cette association a été dissoute.
1. این انجمن منحل شده است.
2.Dissoudre un mariage.
2. فسخ کردن یک ازدواج.
تصاویر
کلمات نزدیک
dissonant
dissonance
dissolvant
dissolution
dissolu
dissous
dissuader
dissuasif
dissuasion
dissymétrie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان