[فعل]

dissoudre

/disudʀ/
فعل گذرا و ناگذر

1 حل کردن (در مایعات)

2 منحل کردن فسخ کردن

  • 1.Cette association a été dissoute.
    1. این انجمن منحل شده است.
  • 2.Dissoudre un mariage.
    2. فسخ کردن یک ازدواج.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان