Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . منصرف کردن
2 . بازدارش (از طریق تهدید به عمل متقابل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la dissuasion
قابل شمارش
مونث
1
منصرف کردن
دلسرد کردن
2
بازدارش (از طریق تهدید به عمل متقابل)
( سیاست انباشتن سلاح های اتمی به منظور منصرف کردن دشمن احتمالی از حمله)
تصاویر
کلمات نزدیک
dissuasif
dissuader
dissous
dissoudre
dissonant
dissymétrie
dissémination
disséminer
disséquer
distance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان