[صفت]

effacé

/efasˈe/
قابل مقایسه

1 فروتن محجوب، متواضع

  • 1.une vieille fille, toute petite, et si menue, si effacée
    1. پیردختری بسیار کوتاه قامت، بسیار ریزاندام و بسیار محجوب

2 محوشده رفته

  • 1.Couleurs effacées
    1. رنگ‌های محو شده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان