[فعل]

effarer

/efaʁˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: effaré] [حالت وصفی: effarant] [فعل کمکی: avoir ]

1 به وحشت انداختن به هراس انداختن، مضطرب کردن

مترادف و متضاد effrayer
  • 1.Seule, elle ne fût point sortie; le bruit de la rue l'effarait.
    1. او تنها بیرون نرفت زیرا صدای خیابان او را به وحشت می‌انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان