[صفت]

ennuyeux à mourir

/ɑ̃nyijˈøz a muʁˈiʁ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: ennuyeuse à mourir]

1 خیلی حوصله سر بر خیلی خسته کننده

  • 1.Désolé, mon frère est tellement ennuyeux à mourir.
    1. متاسفم، برادرم خیلی حوصله سر بر است.
  • 2.Je serai anormalement ennuyeux à mourir.
    2. بطرز غیرعادی خسته خواهم شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان