[صفت]

enrobé

/ɑ̃ʀɔbe/
قابل مقایسه

1 فربه گوشتالو، تپل

  • 1.C'est un petit garçon enrobé.
    1. او یک پسرک کوچک تپل است.
  • 2.Il est plutôt enrobé.
    2. او تا حدی تپل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان