[صفت]

envisageable

/ɑ̃vizaʒabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: envisageable] [مذکر قبل از حرف صدادار: envisageable] [جمع مونث: envisageables] [جمع مذکر: envisageables]

1 شدنی ممکن، قابل‌تصور

  • 1.Écartons ce qui n'est pas envisageable.
    1. هرچه شدنی نیست از راه برداریم.
  • 2.Une association avec elle est envisageable.
    2. مشارکت با او شدنی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان