[فعل]

s'envoler

/ɑ̃vɔle/
فعل بازتابی
[فعل کمکی: être ]

1 پرواز کردن به پرواز درآمدن

2 (هواپیما) بلند شدن از زمین

3 با هواپیما سفر کردن

  • 1.Le ministre s'est envolé pour le Japon.
    1. وزیر با هواپیما به ژاپن سفر کرده است.
  • 2.Nous nous envolons cette année pour la Guadeloupe.
    2. ما امسال با هواپیما به "گوادلوپ" سفر می‌کنیم.

4 غیب شدن غیبش زدن

5 ناپدید شدن از بین رفتن

6 به سرعت افزایش یافتن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان