[صفت]

espagnol

/ɛspaɲɔl/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: espagnole] [جمع مونث: espagnoles] [جمع مذکر: espagnols]

1 اسپانیایی مربوط به کشور اسپانیا

la culture/la gastronomie... espagnole
فرهنگ/سبک آشپزی و خوراک... اسپانیایی
  • La paella est une spécialité espagnole.
    "پائیا" یک غذای مخصوص اسپانیایی است.
[اسم]

l'espagnol

/ɛspaɲɔl/
قابل شمارش مذکر

2 اسپانیولی

apprendre/parler... espagnole
اسپانیولی یاد گرفتن/حرف زدن...
  • 1. L'espagnol est parlé par 200 millions de personnes dans le monde.
    1. زبان اسپانیولی توسط 200 میلیون نفر در دنیا صحبت می‌شود. [200 میلیون نفر در دنیا اسپانیولی صحبت می‌کنند.]
  • 2. Ne vous inquiétez pas, vous parlez espagnol en quelques mois.
    2. نگران نباشید، شما در طی چند ماه می توانید اسپانیولی صحبت کنید.
  • 3. On devrait parler un peu espagnol.
    3. باید کمی اسپانیولی صحبت می کردیم.

3 (فرد) اسپانیایی (l'Espagnol)

un Espagnol/une Espagnole/les Espagnols
یک مرد اسپانیایی/یک زن اسپانیایی/اسپانیایی‌ها
  • Les habitants de l'Espagne sont les Espagnols.
    ساکنین اسپانیا، اسپانیایی‌ها هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان