[صفت]

exigeant

/ɛgziʒɑ̃/
قابل مقایسه

1 متوقع سخت‌گیر

  • 1.Ses parents sont très exigeants avec lui.
    1. والدینش نسبت به او خیلی سخت‌گیر هستند.
  • 2.Tu sais combien je suis exigeant.
    2. تو می‌دانی من چقدر متوقع هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان