[عبارت]

faire à manger

/fɛʁ a mɑ̃ʒe/

1 آشپزی کردن غذا پختن

  • 1.Chez nous, c'est mon mari qui fait à manger.
    1. در خانه ما، این شوهرم است که غذا می‌پزد.
  • 2.J'ai fait à manger dès que je suis rentré.
    2. من به محض اینکه برگشتم آشپزی کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان