[اسم]

la fontaine

/fɔ̃tɛn/
قابل شمارش مونث

1 چشمه فواره

  • 1.Il y avait une statue d'une femme dans la fontaine.
    1. در فواره مجسمه‌ی یک زن وجود داشت.
  • 2.Toutes les fontaines de la forêt sont répertoriées.
    2. تمام چشمه‌های جنگل مشخص شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان