[اسم]

le foulard

/fulaʀ/
قابل شمارش مذکر

1 روسری

  • 1.La femme portait un foulard de soie rouge autour du cou.
    1. زن یک روسری ابریشمی قرمز به دور گردن انداخته بود.
  • 2.Mon nouveau foulard est en soie.
    2. روسری جدیدم به جنس ابریشمی [ابریشمی] است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان