[اسم]

le frigo

/fʀigo/
قابل شمارش مذکر

1 یخچال

  • 1.J'ai trouvé ça dans le frigo la nuit dernière.
    1. شب گذشته این را در یخچال پیدا کرده‌ام.
  • 2.Ton cheesecake préféré est au frigo.
    2. چیزکیک مورد علاقه‌ات در یخچال است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان