[اسم]

le garagiste

/gaʀaʒist/
قابل شمارش مذکر

1 مکانیک

  • 1.J'ai emmené la voiture chez un ami garagiste.
    1. ماشین را نزد یک دوست مکانیک برده‌ام.
  • 2.J'ai montré la voiture au garagiste.
    2. ماشین را به یک مکانیک نشان داده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان