[اسم]

la garantie

/gaʀɑ̃ti/
قابل شمارش مونث
[جمع: garanties]

1 ضمانت

  • 1.Cette voiture bénéficie de 2 ans de garantie.
    1. این ماشین از دو سال ضمانت برخوردار است.
  • 2.Donnez-moi une copie de votre contrat de garantie.
    2. یک کپی از برگه ضمانت‌تان به من بدهید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان