[اسم]

la gelée

/ʒ(ə)le/
قابل شمارش مونث

1 یخ‌بندان

2 ژله

  • 1.Avec le jus des framboises et du sucre je fais de la gelée de framboises.
    1. با آب تمشک و شکر من ژله تمشک درست می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان