[اسم]

l'hépatite

/epatit/
قابل شمارش مونث

1 هپاتیت التهاب کبد

  • 1.Elle est malade, elle a une hépatite.
    1. او بیمار است، او هپاتیت دارد.
  • 2.Mes enfants sont vaccinés contre l'hépatite.
    2. بچه‌هایم در برابر هپاتیت واکسینه شده‌اند.

2 هماتیت (نوعی سنگ) شادنه، شادنج، حجرالدم

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان