[صفت]

habitable

/abitabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: habitable] [مذکر قبل از حرف صدادار: habitable] [جمع مونث: habitables] [جمع مذکر: habitables]

1 قابل سکونت مسکونی

  • 1.La planète Mars n'est pas habitable.
    1. سیاره مریخ قابل سکونت نیست.
  • 2.Notre maison a besoin de travaux de rénovation mais elle est habitable.
    2. خانه ما به کارهای نوسازی احتیاج دارد اما قابل سکونت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان