[اسم]

l'hypotension

/ipotɑ̃sjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 فشار خون پایین

  • 1.Son médecin lui a donné un traitement contre son hypotension.
    1. پزشکش به او درمانی برای فشار خون پایینش ارائه داده است.
  • 2.Souffrir d'hypotension.
    2. رنج بردن از فشار خون پایین.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان