[صفت]

innocent

/inɔsɑ̃/
قابل مقایسه

1 بی‌گناه

  • 1.La justice reconnaît l'accusé innocent.
    1. دادگستری متهم را بی‌گناه اعلام می‌کند.
  • 2.Un homme innocent a été emprisonné.
    2. یک مرد بی‌گناه زندانی شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان