[اسم]

l'intox

(intoxication)
/ɛ̃tɔks/
قابل شمارش مونث

1 شستشوی مغزی

  • 1.Ne crois pas tout cela, c'est de l'intox.
    1. تمام اینها را باور نکن، شستشوی مغزی است.
  • 2.Nous pensons que c'est de l'intox.
    2. ما فکر می‌کنیم که این (کار) شستشوی مغزی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان