[صفت]

intolérable

/ɛ̃tɔleʀabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: intolérable] [مذکر قبل از حرف صدادار: intolérable] [جمع مونث: intolérables] [جمع مذکر: intolérables]

1 غیرقابل تحمل

  • 1.La chaleur d'été en ville est intolérable.
    1. گرمای تابستان در شهر غیرقابل تحمل است.
  • 2.Les enfants font un bruit intolérable.
    2. بچه‌ها صدایی غیرقابل تحمل ایجاد می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان