[اسم]

le jeu de société

/ʒø də sɔsjete/
قابل شمارش مذکر
[جمع: jeux de société]

1 بازی تخته‌ای بازی صفحه‌ای

  • 1.Je lui ai acheté un jeu de société.
    1. من برای او یک بازی تخته‌ای خریدم.
  • 2.Les échecs et le backgammon sont des jeux de société.
    2. شطرنج و تخته نرد بازی‌های تخته‌ای هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان