[اسم]

le jugement

/ʒyʒmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 حکم قضاوت، داوری

  • 1.L'accusé connaîtra le jugement de la cour demain.
    1. متهم حکم دادگاه را فردا خواهد دانست.
  • 2.Le prévenu attend son jugement.
    2. متهم منتظر حکمش است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان