Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . باز کردن (در دریانوردی)
2 . فرو ریختن (بمب)
3 . (رابطه را) بهم زدن
4 . خود را (از دست کسی یا چیزی) خلاص کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
larguer
/laʁɡˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: largué]
[حالت وصفی: larguant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
باز کردن (در دریانوردی)
1.Larguer une voile
1. قایق بادبانی را باز کردن
2
فرو ریختن (بمب)
3
(رابطه را) بهم زدن
قطع رابطه کردن
4
خود را (از دست کسی یا چیزی) خلاص کردن
دک کردن
1.Larguer ses collaborateurs
1. از دست شریک ها خود را خلاص کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
largeur
largesse
largement
large ceinture à nœud
large
largué
larme
larmes
larmoyant
larmoyer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان