[عبارت]

le fruit défendu

/lə fʁɥi defɑ̃dy/

1 عشق ممنوعه عمل غیرمجاز

  • 1.Il savait bien que c'était un fruit défendu.
    1. او به خوبی می‌دانست که این عشق ممنوعه بود.
  • 2.Maxime n’avait eu l’idée de lui faire goûter au fruit défendu.
    2. "ماکسیم" این فکر را نداشت که او را به انجام عمل غیرمجاز وادارد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "میوه‌ی ممنوعه" است که کنایه از "عشق ممنوعه" و یا "عمل غیرمجاز" است، عبارت "میوه‌ی ممنوعه" به سیبی که آدم و حوا را از بهشت راند اشاره می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان