Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . تظاهرات
2 . گردهمایی
3 . اظهار
4 . بروز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la manifestation
/manifɛstasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: manifestations]
1
تظاهرات
une manifestation pour la paix
تظاهراتی برای صلح
une manifestation contre la guerre
تظاهراتی ضد جنگ
organiser/participer... la manifestation
تظاهراتی را ترتیب دادن/در تظاهراتی شرکت کردن...
Les syndicats organisent des manifestations la semaine prochaine.
اتحادیهها تظاهراتی هفتهی آینده ترتیب میدهند.
2
گردهمایی
رویداد
une manifestation sportive/culturelle...
رویدادی ورزشی/فرهنگی...
Il aura lieu une manifestation musicale la fin de mois.
آخر ماه یک گردهمایی موسیقیایی بر پا خواهد شد.
3
اظهار
ابراز
la manifestation de joie/mécontentement...
اظهار خوشحالی/نارضایتی...
4
بروز
ظهور
la manifestation de symptôme/d'une maladie
بروز علایم/بیماری
تصاویر
کلمات نزدیک
manifestant
manier
maniement
manie
manichéen
manifeste
manifester
manigance
manigancer
manipulateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان