[فعل]

manifester

/manifɛste/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: manifesté] [حالت وصفی: manifestant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تظاهرات کردن در تظاهرات شرکت کردن

  • 1.Hier, les infirmières manifestaient pour de meilleurs salaires.
    1. دیروز پرستاران برای حقوق بهتر در تظاهرات شرکت کردند.
  • 2.Ils manifestent pour le droit au logement.
    2. آنها برای حق مسکن تظاهرات می‌کنند.

2 ابراز کردن نشان دادن

  • 1.Il a manifesté sa joie en chantant une petite chanson.
    1. او شادی‌اش را با خواندن یک آهنگ کوتاه نشان داد.
  • 2.La direction n'a manifesté aucune opposition à la demande des syndicats.
    2. مدیریت هیچ مخالفتی علیه درخواست اتحادیه‌ها ابراز نکرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان