Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . دستکاری کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
manipuler
/manipyle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: manipulé]
[حالت وصفی: manipulant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دستکاری کردن
تقلب کردن
1.Ce commerçant a manipulé ses comptes.
1. این تاجر حسابهایش را دستکاری کرده است.
2.Nous avons appris que les chiffres avaient été manipulés.
2. ما متوجه شدیم که ارقام دستکاری شده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
manipulation
manipulateur
manigancer
manigance
manifester
manitou
manivelle
manière
manière de penser
manières
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان