[فعل]

se marrer

/maʀe/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: marré] [حالت وصفی: marrant] [فعل کمکی: être ]

1 هرهر خندیدن به شکل احمقانه‌ای خندیدن

  • 1.Ils se sont marrés pendant dix minutes.
    1. آنها به مدت 10 دقیقه هرهر خندیدند.
  • 2.On s'est bien marré.
    2. ما حسابی هرهر خندیدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان