[عبارت]

mettre en œuvre

/mɛtʁ ɑ̃n œvʁ/

1 به کار بردن عملی کردن، اجرا کردن

  • 1.Ce journaliste a très bien mis en œuvre les renseignements qu’on lui a fournis.
    1. این روزنامه‌نگار اطلاعاتی را که برایش فراهم کردند به خوبی به کار برد.
  • 2.J'ai mis en œuvre les changements.
    2. من تغییرات را عملی کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان